کد مطلب:88702 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:216

نامه ی ابوذر به حذیفه











«به نام خدا، بعد، ای برادرم طوری از خدا بترس كه چشمان تو اشك زیاد بریزد و همیشه مواظب قلب خویش باش! شب زنده داری كن و بدن خود را در اطاعت خداوند قرار بده!

كسی كه می داند سرانجام غضب خداوند آتش است، سزاوار است آن را در نظر داشته باشد و تا وقتی كه ندانسته است كه خداوند از او راضی شده است، گریه ی وی ادامه داشته باشد و (در عبادت خدا) شبها بیدار بماند.

كسی كه می داند عاقبت رضایت خداوند بهشت است سزاوار است از حق استقبال نماید تا بوسیله ی آن سعادتمند گردد و در راه خدا از اهل و مال گذشتن، شب زنده داری كردن، روزه گرفتن، با دست و زبان با ستمگرانی كه دین ندارند، نبرد و مبارزه كردن، برای او آسان و كوچك گردد.

تا وقتی كه نفهمیده است خداوند از او راضی شده است باید به این اعمال ادامه دهد و به طور حتم تا از دنیا نرود این مطلب را درك نمی كند!

هر كسی مایل است در پناه خدا باشد و به رفت و آمد با پیغمبران نائل گردد،

[صفحه 585]

باید همین روش را داشته باشد.

ای برادرم تو در آن مكان دور راحت هستی و من هم مصیبتها و غمهای خود را به خدا واگذار می كنم و شكوه ی این كه ستمگران بر من غالب شده اند، به خدا می نمایم.

من ستمگریها و جنایاتی كه می شد با چشم خود دیدم و با گوش شنیدم (و روی احساس مسئولیت دینی كه كردم) بر ضد آنها به مبارزه برخاستم و در نتیجه از بهره ی خویش محروم شدم، مرا به شهرها بردند و از خویشان و برادران و حرم پیغمبر (ص) دورم كردند و اینك در اینجا غریب شده ام.

به خدای بزرگ پناه می برم از این كه خواسته باشم در مورد اموری كه برایم پیش آمده است اظهار نارضایتی (از خدا) نمایم، بلكه به تو اطلاع می دهم كه به آنچه خداوند دوست دارد و برایم مقدور كرده است راضی هستم، من این مطلب را برای تو نوشتم تا برای من و عموم مسلمانان دعا كنی و نجات و راحتی را از خداوند مسئلت نمائی و خیر پایان و حسن عاقبت را از او خواستار باشی! والسلام»


صفحه 585.